«بهشت یا جهنم روزنامهنگاران بحران» تعبیری است که باید از سوی کارشناسان رسانه و کارشناسان بحران به تحقیق و بررسی گذاشته شود. پس از وقوع بحران، از رسانهها و روزنامهنگاران بحران انتظار میرود «واقعه» را واقعی جلوه دهند و حساسیت را نه در میان مردم بلکه در میان مسئولان ایجاد کنند. اگر نگاهی به اظهارات کارشناسان رسانه بیندازیم به حساسیت نقش روزنامهنگاران این حوزه در پوشش رسانهای بحرانها پی میبریم؛ به گفته محمد سلطانیفر، مدیر دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها، ما در منطقهای قرار گرفتهایم که در طول چندسال گذشته بحرانیترین منطقه یا به تعبیر روزنامهنگاران، بهشت روزنامهنگاران بحران بوده است. درحالیکه حسن نمکدوست، مدیر مرکز آموزش و پژوهش همشهری، بهشت روزنامهنگاران بحران را تعبیر درستی نمیداند و میگوید: «از دیدگاه من جهنم روزنامهنگاران بحران، تعبیر بهتری است از این نظر که هیچکدام از مکانهایی که بحران در آن رخ میدهد، بهشت نیست!» به همین منظور سراغ دکتر حمیدرضا خانکه، کارشناس بحران و معاون دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی رفتیم و چگونگی پوشش رسانهای بحرانها و تاثیرش در مردم و دولت را بررسی کردیم. از دیگر مسئولیتهای خانکه میتوان به مدیریت دبیرخانه حوادث غیرمترقبه وزارت بهداشت و عضویت در پژوهشکده بهداشت در بحرانها اشاره کرد.
باید اعتمادسازی شود
دکتر حمیدرضا خانکه معتقد است با اعتمادسازی و شفافسازی مدیران و رسانهها در میان مردم، خود مردم به تنهایی برای بحرانها کافی هستند و نیاز به دولت نخواهیم داشت. او در گفتوگو با «شهروند» با اشاره به نقش مدیران و رسانهها در بحرانها، بیان کرد: «اگر مدیران و رسانهها بتوانند با شفافسازی مشکل عدم اعتماد مردم به توزیعکنندگان هدایا به حادثهدیدگان را حل کنند، مردم برای بحرانها کافی هستند و نیاز به دولت نخواهیم داشت و اگر توانستیم مکان حادثهدیده را بهتر از قبل بسازیم از فرصت در جهت توسعه استفاده کردیم.» این کارشناس بحران با بیان اینکه اطلاعرسانی خیلی مهم است، گفت: «چه میزان هدایایی مردمی رسید، چگونه هزینه شد و به چه کسانی اختصاص یافت؟! عموما مردم به توزیعکنندگان اطمینان ندارند که هدایا به فرد حادثهدیده رسیده است یا خیر! این مشکل بزرگی است که در بیشتر خیریهها و سازمانهای مردم نهاد وجود دارد.»
خانکه با تاکید بر اینکه خود مردم بلایا را مدیریت میکنند، اضافه کرد: «تنها نیاز است تا منابع، شفاف و اصولی و براساس مبادی قانونی و شرعی مدیریت شود، با وجودیکه اعتماد از مردم سلب شده اما بازهم مردم همانطور که پیشتر کمک کردهاند بازهم کمک میکنند!» او تشریح کرد: «از نمونههای بیاعتمادی که شخصا در سفر به مناطق زلزلهزده آذربایجان تجربه کردم، راننده آژانسی بود که به همراه همسرش ١٠٠ غذا تهیه کرده بودند و تصمیم داشتند خود در میان زلزلهزدگان تقسیم کنند، از راننده سوال کردم چرا توزیع غذا را به مسئولان مربوطه نمیسپارید که در پاسخ گفت معلوم نیست به دستشان برسانند یا خیر!» معاون دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی افزود: «حدود ٣٠٠ نفر در زلزله آذربایجان فوت، تعدادی مجروح و تعدادی هم خانههایشان را از دست دادند و انعکاس خوب این مسائل از طریق رسانهها، همدردی و کمک مردم و مسئولان را در پی داشت که پیشامد مسائل اینچنینی در ابتدای هر حادثه یک سناریوی تکراری در کشورمان است.» او ادامه داد: «معمولا رسانهها در ١٦-١٥ سال گذشته در دو طیف قرار داشتند؛ یا خیلی بزرگتر از واقعیت، موضوع را بیان میکردند یا خیلی کوچکتر، از نظر من رسانه باید طوری اخبار را مدیریت کند که هیجان مردم و رفتار مسئولان به سمت توسعه باشد نه تخریب. در حقیقت اخبار باید به سمتی مدیریت شود که مردم در جهت منطقی و در جهت توسعه هدایت شوند نه در هیجاناتی که میتواند مخرب باشد.» او با بیان اینکه این قاعده درخصوص مسئولان نیز مستثنی نیست، اظهار داشت: «میتوان با یک هیجان رسانهای یک مسئول بلندمرتبه را وادار به رفتاری همراه با یک آسیب اجتماعی مخرب کرد، همچون دادن قولی که از توانش خارج است یا تخصیص دادن منابعی که در آن شرایط ضروری نبوده است یا بالعکس!»
رسانه در بحران نقش کلیدی دارد
خانکه در ادامه با تاکید بر اهمیت زیاد کار رسانه، اضافه کرد: «باید رسانه خبررسانی به موقع، روانشناسی در خبر، شناخت مخاطب و شناخت اهمیت زمان (زمان طلایی، به این مفهوم که لحظه به لحظه اطلاعرسانی خبر، تاثیر متفاوتی خواهد داشت) همه را با هم داشته باشد.» او افزود: «رسانه در انتشار خبر از لحظه صفر تا ١٠سال پس از حادثه میتواند در جهت توسعه خدمتی کند که یک مدیر ارشد کشور نمیتواند انجام دهد و بالعکس میتواند تخریبی ایجاد کند که بزرگترین دشمن ما نمیتوانسته است.» خانکه ادامه داد: «تجربیات شخصی من به همراه آموزههایی که در حوزه خودم در اقصی نقاط جهان کسب کردهام بیانگر اهمیت بسیار زیاد کار رسانه است و همین یکی از دلایل مصاحبه من با رسانههاست.»
احساسات مردم ایران در دنیا بینظیر است
او در ادامه اظهار داشت: «من از زلزله رودبار در همه بحرانها حضور داشتم و به جرأت میتوانم بگویم هیچ جای دنیا مردمی اینچنین با احساسات پاک و دست و دلباز وجود ندارد و من این تجربه را از زندگی در ژاپن، انگلیس، سوئد، فنلاند و آلمان فرا گرفتهام. در هیچ جای دنیا مردم به این شکل با خلوص نیت برای کمک پا به میان نمیگذارند که به واسطه دین، مذهب، زمینههای فرهنگی و ملی این نعمت بزرگ را در اختیار داریم.» خانکه با تشریح نحوه کمکرسانی در کشورهای دیگر گفت: «در اکثر نقاط دنیا رفتارهای انساندوستانه در قالب سازمانهای مردم نهاد و احزابشان هست درحالیکه در ایران این یک تکلیف فردی و شرعی محسوب میشود، در کشورهای دیگر مردم این وظیفه را به واسطه مالیاتها به دولت سپردهاند و خیلی اندک درگیری احساساتی دارند.» او افزود: «در ایران چون برنامه مدیریتی برای کنترل این احساسات و هیجانات مردم نداریم محصولش بیاعتمادی و شایعه پراکنی شده است و خیلی از این شایعات به دلیل اطلاعرسانی نادرست و بدون شفافیت بوده، درواقع مسئولان ما از بدنه مردم هستند و نیت خیرخواهانه در بطن قضیه وجود دارد.» خانکه در پایان تاکید کرد: «مدیران دولت، مسئولان و مدیران بحران باید با شفاف سازی اعتماد مردم را جلب کنند و بهتر است مدیریت منابع همچون آشپزخانه شیشهای باشد که مردم همه چیز را آگاهانه بتوانند رصد کنند؛ گزارشات دقیق لحظه به لحظه به همراه جزییات برای مردم بهطور شفاف اطلاعرسانی شود تا در بحرانهای بعدی از هجوم مردم که این آسیبرسان هم است، جلوگیری و عناصر دولتی خودشان عملیات امدادرسانی را انجام دهند، در نتیجه وظیفه رسانهها و مدیران جلب اعتماد مردم بینظیر کشورمان است.»
منبع:روزنامه شهروند
برچسبها: