دانشگران طرح تحول شهرستان سرباز
آخرين مطالب
لينک دوستان
>
لوگوي همسنگران
طراح قالب

نقش و تأثیر کارهای داوطلبانه و تجارب بومی برای بازنشستگان و سالخوردگان بازنشستگان به چند دسته تقسیم می‌شوند. آنانی که سالخورده نیز هستند و نیاز به کمک سایرین برای انجام کارها دارند. کسانی که با وجود بازنشستگی، به سبب نیاز خانواده یا خودشان هنوز به کار در زمینه‌های دیگر مشغولند و گروهی دیگر که غیرفعالند و از این رو احساس غیرمفید بودن می‌کنند و نیاز به آن دارند تا فعالیت‌هایی بکنند که احساس تاثیرگذاری و سودمندی به دیگران و جامعه داشته باشند. در این اثر کوشیده‌ایم تا با نگاهی جامع، همه رسته‌های بازنشستگی و مسائل‌شان را مدنظر قرار دهیم و در این راه نشان دهیم، نفس مددکاری که ریشه در فرهنگ و دین ما دارد، نیاز به آموزش و پرورش دارد تا به سرمایه اجتماعی و انسانی بدل شود که با برنامه‌ریزی و سازماندهی شاهد تغییراتی اساسی در مددرسانی در جامعه ما، به‌خصوص توجه به وضع بازنشستگان باشیم. در این راه با ابتکاراتی داخلی و بومی، به نیروهای بالقوه‌گرانبهایی عطف خواهیم کرد که با جهت‌دهی به سوی مددکاری و مددکاری اجتماعی و برنامه‌ریزی در راه کمک به سالخوردگان و بازنشستگان می‌توانند تأثیراتی اساسی و باورنکردنی به جای بگذارند. همچنین نشان خواهیم داد که امروزه کارهای داوطلبانه و سازمان‌های غیردولتی (NGO)به‌عنوان تجربه‌ای موفق در خارج از کشور چگونه می‌توانند به کمک مددکاری اجتماعی بازنشستگان آمده و مددکار و مددجو را همزمان یاری رسانند. چرا که آسیب‌های‌ اجتماعی‌ در دنیای‌ امروز با پیچیده‌‌شدن،‌ نیاز به‌ راهکارهای‌ تازه‌ای‌ نیز دارند. شواهد مختلف‌ مؤید آن‌ است‌ که‌ یکی‌ از این‌ راه‌حل‌ها کارهای‌ داوطلبانه‌ و سازماندهی آنها در قالب سازمان‌های غیردولتی است. افراد در قالب‌ این‌ گروه‌ها علاوه‌ بر یاری‌‌رساندن‌ به‌ نیازمندان‌ (معتادان‌، بزهکاران، سالخوردگان، بازنشستگان‌ و...)، خود یاد می‌گیرند که‌ تلاش‌ کنند تا به ‌دیگران‌ کمک‌ کنند. این‌ کنش‌ علاوه‌ بر این‌که می‌تواند برای‌ جامعه‌ سودآور باشد، به‌ آنها هویتی ‌جدید نیز می‌بخشد. دانشگاهیان‌ برای‌ توصیف‌ پیوندها و ارتباط‌هایی‌ که‌ افراد از طریق‌ کار داوطلبانه برقرار می‌سازند، مفهوم‌ «سرمایه‌ اجتماعی» را به‌ میان‌ کشیده‌اند. سازماندهی این فعالیت‌ها در قالب‌هاي مختلف دولتی، خصوصی و سازمان‌های غیردولتی صورت می‌گیرد. از این طریق فعالان‌ و داوطلبان تنها و تک‌ افتاده که چه‌بسا بازنشسته نیز باشند‌، حالا بسیار راحت‌تر می‌توانند نظرات خود را جا بیندازند، تجارب‌‌شان را مبادله‌ کنند و ارتباط با همکاران‌ همدل‌ در داخل‌ و خارج‌ کشور را زنده‌ نگه‌ دارند. از این طریق می‌توان میلیون‌ها انسان‌ داوطلب را عملا در سراسر جهان به‌‌گونه‌ای‌ آموزش داد و همراه‌ ‌ساخت که‌ آنان دریابند تنها «با، از طریق و برای» آن‌هاست‌ که‌ می‌توان‌ به‌ تحولاتی‌ چشمگیر در کمک‌ به‌ یکدیگر و تقویت‌ وحدت‌ اجتماعی‌ دست‌ یافت‌. در برنامه‌‌های توسعه‌ای امروز نیز، مردم‌ تشویق‌ می‌شوند که‌ از سیاست‌های ترویج‌ فعالیت‌های داوطلبانه‌ و گسترش سازمان‌های غیردولتی حمایت‌ کنند و ارزش‌ کار داوطلبانه‌ در جامعه را دریابند. روند رو‌ به ‌رشد فعالیت‌های داوطلبانه‌ به‌ سوی‌ بهبود وضع گروه‌های کمتر فعال جامعه‌ کشیده‌ شده‌ است‌. گروه‌هایی‌ همچون‌ بازنشستگان‌، سالمندان بی‌سرپرست و به‌طورکلی کسانی‌ که‌ در حاشیه‌ جامعه‌ در کار بهبود وضع خویش‌ هستند. امروز عقیده‌ غالب‌ آن‌ است‌ که‌ از طریق ‌پژوهش‌های‌ ملی‌ می‌توان‌ درک‌ بهتری‌ از دستاوردهای‌ آنان‌ به‌ دست‌ آورد و به‌ دولت‌ها، سازمان‌ ملل ‌متحد و دیگر نقش‌آفرینان‌ خارجی‌ نشان‌ داد که‌ چگونه‌ می‌توان‌ فضای‌ مثبتی‌ فراهم‌ آورد تا فعالیت‌های داوطلبانه‌ و امدادرسانی و مددکاری اجتماعی در سطح‌ محلی‌ و بومی‌ پرورش‌ یابد. اکنون‌ موج‌ جدیدی‌ از داوطلبان‌ نیز از پای‌ کامپیوترهای‌ خود در خانه‌ یا در محل‌ کار، وقت‌ خود را از طریق‌ شبکه‌ اینترنت‌، به‌ خدمات‌ داوطلبانه‌ و کارهای عام‌المنفعه وقف‌ داده‌اند. این‌ کاربران و داوطلبان خانه‌دار، دانشجو، استاد دانشگاه‌، کارمند و بازنشسته بیشتر وقت‌ خود را به‌ سود دیگران‌ صرف‌ می‌کنند. گستره‌ عمل‌ داوطلبان‌ از طریق ‌اینترنت‌ بسیار فراگیر، سریع‌ و موثر شده‌ است‌. آنها به‌ کمک‌ اینترنت‌ از جمع‌‌آوری‌ پول‌ گرفته‌ تا آموزش‌ و انتشار ایده‌های‌شان‌ در کارهای‌ داوطلبانه‌ و مددرسانی به دیگران مشارکت‌ می‌کنند. باید این فعالیت‌ها به کمک آموزش در سطوح مختلف و پژوهش‌های گسترده و در قالب برنامه‌ای حساب شده رشد کرده و به کمک رسانه‌های جمعی و اینترنت هر چه بیشتر گسترش یابند و در قالب سازمان‌های غیردولتی سازماندهی شوند. ضروری است تا به آنها به چشم سرمایه‌های انسانی، اجتماعی و فرهنگی‌ای نگریسته شود که نیاز به برنامه‌ریزی و تقویت دارند و «کمک به همنوع» به‌عنوان یک اصل در جامعه نهادینه شود. این پژوهش با روش جمع‌آوری اطلاعات اسنادی و روش تحقیق توصیفی انجام شده است. این مقاله به‌عنوان تنها «مقاله برتر» در سومین همایش بزرگداشت «روز خانواده و تکریم بازنشستگان» برگزیده شد و نشان «پیشکسوت نمونه کشوری» را برای نگارنده به ارمغان آورد.

|کاوه احمدی علی‌آبادی|   دکترای جامعه‌شناسی از تگزاس آمریکا|

پیش از بررسی مددکاری برای بازنشستگان و سالخوردگان ضروری است تا گذری بر تاریخ مددکاری و مددکاری اجتماعی داشته باشیم. در‌ سال ۱۹۰۳ نخستین موسسه علمی که تعلیم و تربیت مددکاران اجتماعی و پژوهش‌های جامعه‌شناختی پیرامون مددکاری اجتماعی را به‌طور رسمی بر عهده گرفت، تأسیس شد. دانش جامعه‌شناسی آکادمیک با تحقیق پیرامون مسائل اجتماعی به کمک مددکاری اجتماعی آمد اما در آمریکا به‌زودی به سوی نظریات اجتماعی کشیده شد، درحالی‌که در انگلستان همچنان مرتبط با مسائل اجتماعی باقی ماند؛ تنها از دهه۵۰ بود که پیوند نزدیک مشکلات اجتماعی و جامعه‌شناسی دوباره برقرار شد.
البته از سال‌ها پیش روانپزشکی و روانکاوی به مددجویان و مشکلات‌شان به‌عنوان سوژه‌ای فردی (نه اجتماعی) می‌پرداختند. درحالی‌که آنان در جست‌وجوی درمان مددجویان بودند، جامعه‌شناسان به دنبال اصلاح‌شان می‌گشتند. یک مددکار اجتماعی می‌بایست با منابع و طرق ذیل فعالیت‌های خویش را انجام دهد: الف- ارزش‌هایی که خود بدان پایبند است ب- ارزش‌هایی که از موسسات مددکاری طی سالیان متمادی تجربه کسب شده است پ- و ارزش‌هایی که حرفه و جامعه‌اش ایجاب می‌کند.
مددکاری اجتماعی با تغییرات اجتماعی نیز همساز  است. این همنوایی گاه ناآگاهانه و گاه آگاهانه اختیار می‌شود. مددکاری اجتماعی می‌بایست خود را با تغییرات همراه كند، از محدودیت‌های احتمالی دوری کرده و از فرصت‌های پیش آمده بر اثر تغییرات، استفاده کند تا بتواند بیشترین اثردهی را داشته باشد و نیازهای روز مددجویان را مرتفع كند. اینک ما برآنیم تا از ظرفیت‌ها و روش‌های جدیدی سخن بگوییم که به‌عنوان منابع و سرمایه‌های جدید انسانی، اجتماعی و فرهنگی مورد توجه واقع شده‌اند. بسیج برای مددکاری به‌عنوان ابتکاری داخلی از یک سو و کارهای داوطلبانه و سازمان‌های غیردولتی به ‌عنوان ابداعی خارجی از سویی دیگر، که می‌بایست با روش‌های آموزشی جدید و پژوهش‌های متنوع و رسانه‌های جمعی و شبکه اینترنت تقویت و تغذیه شوند. مجموعه آنها می‌توانند شرایطی مطلوب‌تر از اکنون برای سالخوردگان و بازنشستگان فراهم آورند تا آنان قادر شوند، بهتر با مسائل و محدودیت‌های خود مواجه شوند، برخی را حل کرده و با بعضی کنار بیایند. اینها حاصل پژوهشی است که با روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و روش تحقیق توصیفی صورت پذیرفته است.
 ابتکارات بومی و تجارب خارجی
پیش از هر چیز باید روی نکته‌ای دست بگذارم که نفس مددکاری را نشانه رفته است. در دنیای مدرن و جوامع امروزی، مددکاری اجتماعی به مثابه یک حرفه بیرون آمده است اما مددکاری هرگز در همین حد قابل‌تقلیل نیست؛ چه از لحاظ تاریخی و چه از منظر کنش‌های انسان‌دوستانه غیرحرفه‌ای در دنیای امروز. به‌خصوص که ما در فرهنگ خود، نوع‌دوستی و کمک به همنوع را به‌عنوان اصلی اخلاقی و توصیه‌ای دینی داریم، از ظرفیت لازم برای تحرک‌پذیری کنش‌های مددکارانه انسان‌دوستانه برخورداریم.
تصور می‌کنم لازم نباشد برای اهمیت نفس انسان‌دوستی در دین اسلام، هیچ برهان دیگری به جز این سفارش پیامبر اسلام(ص) بیاورم که «اگر کسی فریاد کمک‌خواهی مسلمانی را بشنود و بی‌تفاوت بماند، مسلمان نیست». احترام به بزرگسالان و والدین نیز به کرات در کتب دینی و سفارشات بزرگان دینی ما آمده است. ما از کتب دبستانی تا دروس دانشگاهی باید کمک به همنوع را به اعضای جامعه آموزش دهیم. البته این کافی نیست و برای پرورش افراد باید دانش‌آموزان و دانشجویان را به مکان‌هایی ببریم که اشخاص محروم و نیازمند کمک زندگی می‌کنند و آنان را از نزدیک با کاستی‌ها و مشکلات‌شان آشنا كنيم. این معاشرت به معنای ترحم به آنان نباید تأویل شود و چه‌بسا بسیاری از آنان نیازمند چیزی که «کمک» می‌نامیم نیستند، بلکه تنها از طریق تعامل با دیگران شاداب‌تر و موثرتر جلوه می‌کنند. فرزندان‌مان از کودکی باید تعامل، توجه و کمک به همنوع را چون اصلی بدیهی در خود درونی سازند! آنگاه است که این رفتار فردی در بزرگسالی به کنشی اجتماعی بدل می‌شود و سپس با برنامه‌ریزی و سازماندهی می‌توانیم بزرگترین تغییرات را در جامعه‌مان شاهد باشیم، چرا که آن موقع است که آنها به مثابه سرمایه‌ای اجتماعی و فرهنگی قابل جهت‌دهی و برنامه‌ریزی هستند.
 سرمایه‌های‌ انسانی‌، اجتماعی و فرهنگی‌
اکنون‌ دیگر تنها دارایی‌ها و منابع‌ مالی‌ به‌عنوان سرمایه‌ شناخته‌ نمی‌شوند، بلکه‌ ما با پدیده‌های‌ نوظهوری‌ در نیروی‌ انسانی‌ مواجه‌ هستیم‌، که‌ از آنها تحت‌‌عنوان‌ سرمایه‌های‌ انسانی‌ و اجتماعی‌ نام‌ برده‌ می‌شود. همان‌طور که‌ سرمایه‌های‌ فیزیکی‌، با ایجاد تغییرات‌ در مواد، برای‌ شکل‌‌دادن‌ به‌ ابزارهایی‌ که‌ تولید را تسهیل‌ می‌کنند، به‌ وجود می‌آیند، «سرمایه‌های‌ انسانی» نیز با تغییر دادن‌ افراد یک‌ جامعه‌ برای‌ واگذاری‌ مهارت‌ها و معلومات‌ به ‌اعضایش‌ پدید می‌آیند و انسان‌ها را قادر می‌كند، به‌ شیوه‌هایی‌ جدیدتر، مطلوب‌تر و کاراتر رفتار کنند (کلمن، ۱۳۷۸:   ۴۶۴). درحالی‌که «سرمایه‌ اجتماعی»  به‌ مجموع‌ منابعی‌ که‌ در بنیاد روابط خانوادگی‌ و در سازمان‌ اجتماعی‌ جامعه‌ وجود دارد و برای‌ رشد شناختی‌ و اجتماعی‌ افراد آن‌ سودمند است‌، اطلاق‌ می‌شود. باید توجه‌ داشت‌ که ‌سرمایه‌های‌ اجتماعی‌ با وجود این‌که اکتسابی‌ هستند، ولی‌ در بسیاری‌ از موارد، در حوزه‌ یادگیری‌های‌ ارادی‌ قرار نمی‌گیرند، بلکه‌ طی‌ جامعه‌پذیری‌ یا تعاملات‌ اجتماعی‌ در ذهن‌ افراد درونی‌ می‌شوند. آنها به‌ روابط اقتدار، اعتماد و هنجارهای‌ یک‌ جامعه‌ برمی‌گردند (همانجا، ۴۵٩-۴۵٨). تفاوت‌ عمده‌ سرمایه‌های‌ اجتماعی‌ با سرمایه‌های‌ فیزیکی‌ و انسانی‌ در آن‌ است‌ که‌ همچون‌ آنها کاملا تعویض‌پذیر نیستند. باید توجه‌ کرد که‌ شکل‌ معینی‌ از سرمایه‌های ‌اجتماعی‌ که‌ در تسهیل‌ کنش‌های‌ معینی‌ ارزشمند است‌، ممکن‌ است‌ برای‌ کنش‌های‌ دیگر بی‌فایده‌ یا حتی ‌زیانبار باشد (همانجا، ۴۶۲). از این‌ رو شناسایی‌ و برنامه‌ریزی‌ برای‌ این‌ سرمایه‌های‌ نوظهور در جامعه‌ ما نیاز به‌ مطالعات‌ و پژوهش‌های‌ متعددی‌ دارد.
امروز پس از سرمایه‌های انسانی و به دنبال آن سرمایه‌های اجتماعی، سخن از سرمایه‌های فرهنگی رفته است. هرگونه اهداف و استراتژی فرهنگی تنها با کمک سرمایه‌های فرهنگی است که عملی شده و تحقق و تداوم آن تضمین می‌شود. تعامل‌پذیری، ارتباط‌پذیری، مشارکت‌پذیری، میزان پذیرش دیگری و ارزش‌های اخلاقی از این جمله‌اند. سرمایه‏های انسانی، اجتماعی و فرهنگی نیز که می‏بایست در برنامه‌ریزی‌ها تقویت شوند، به قرار ذیلند:   مسئولیت‏پذیری، مدیریت، سازمان‏پذیری، نقش‏پذیری، وجدان‏کاری، تعهدات و روابط اعتباری.
 وضع سرمایه‌های‌ انسانی
‌ و اجتماعی‌ در کشور ما
مساله‌ اساسی‌ در استفاده‌ از سرمایه‌های‌ انسانی‌ و اجتماعی‌ در جامعه‌ ما آن‌ است‌ که‌ نیروی‌ کار و حتی‌ فعال  در کارهای‌ سازماندهی‌‌شده‌ و تعریف‌‌شده‌ با مشکل‌ عدم‌ سازمان‌پذیری‌ و بی‌برنامگی‌ مواجه‌ است‌، چه‌ به‌ جای‌ این‌که در فعالیت‌های اجتماعی‌ به‌ شکلی‌ سازمان‌‌یافته‌ به‌ کارهای‌ فرهنگی‌ و عام‌‌المنفعه روی‌ آورند. جایی‌ که‌ از رده‌ کارگران‌ جز تا مدیران‌ عالی‌‌رتبه‌ در فعالیت‌های اقتصادی‌ در حال فرار از کارهای‌ سازمان‌ یافته‌ و تحت‌ نظارت‌ هستند، سازمان‌پذیری‌ در ابعاد اجتماعی‌ و فرهنگی‌ بسیار دور از دسترس‌ است‌. این‌ همان‌ علت‌ اساسی‌ عدم‌ موفقیت‌ سازمان‌های‌ غیردولتی‌ در سال‌های کنونی در جامعه‌ ما است.  در یک‌ نگاه‌ کلی‌تر می‌توان ‌گفت‌ مسئولیت‌پذیری‌ و آموزش‌پذیری‌ بسیار پایین‌ در جامعه‌ ما حکایت‌ از ضعف‌ در سرمایه‌های‌ انسانی ‌و اجتماعی‌ دارد. چنین‌ رفتاری‌ یک‌ عارضه‌ زودگذر نیست‌، بلکه‌ سال‌هاست‌ که‌ به‌ رفتاری‌ غالب‌ در جامعه ‌بدل‌ شده‌ است‌ و نه‌تنها تغییر ناگهانی‌ آن‌ مقدور نیست‌، بلکه‌ حتی‌ با در نظر گرفتن‌ راهکارهای‌ گذشته‌ که‌ با موفقیت‌ توأم‌ نبوده‌ نیز دشوار، هزینه‌بر و وقت‌بر است‌ و مستلزم‌ برنامه‌ریزی‌ بلندمدت‌ و با نگاهی‌ چند‌جانبه به ‌ابعاد اجتماعی‌ و فرهنگی‌ است‌. سرمایه‌های‌ انسانی‌، اجتماعی‌ و فرهنگی ما در عرصه‌های‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ همچون ‌زمینی‌ کویری‌ است‌ که‌ با وجود سرشار بودن‌ از مواد کانی‌، برای‌ تولید نیاز به‌ برنامه‌ریزی‌ بلندمدت‌ برای‌ احیا دارد.
 بسیجی برای مددکاری
آن سرمایه نهفته در جامعه از آن سخن می‌گفتیم، درست جلوی دیدگان ما است. بسیج که با میلیون‌ها عضو در شرایط صلح نباید بلااستفاده باقی مانده و به حال خود رها شود یا به کارهای حاشیه‌ای بپردازد و با آنها مشغول باشد. انرژی بالقوه‌ای از خیل جوانان می‌بایست در راه نوع‌دوستی و همیاری به همنوع بشتابد، چرا که اکنون وظیفه‌ای خطیرتر از جنگ، یعنی حفظ و گسترش دستاوردهای پس از جنگ را بر عهده دارد. حالا او باید بیاموزد که کاری دشوارتر از مرگ در راه آرمان‌هایش دارد، «او می‌بایست با آرمان‌هایش زندگی کند». اینک او وظیفه‌ای به مراتب دشوارتر از جنگیدن، یعنی پاسداری و سازندگی را بر دوش می‌کشد. در مواجهه با تجارب و دشورای‌هاست که آنان معنای واقعی شأن نزول بسیاری از آیات کتب مقدس را به روشنی حس کرده و می‌فهمند. در حین عمل است که آنان مصادیق واقعی دستورات دینی را به درستی درک می‌کنند. آنگاه است که در می‌یابند، عمل کردن با اخلاقیات دینی چقدر دشوار است و این آنها را از تندروی‌های جوانی محافظت می‌کند و از آن طریق وارد تجربه زندگی معنوی می‌شوند؛ راهی که برای سیر کمال هر رهروی دین، ضروری است.
بسیاری از کشورها آرزوی آن را دارند که از چنین سرمایه‌های آماده به خدمتی برخوردار باشند تا بتوانند از آنها در راه سازندگی جامعه‌شان بهره برند. بسیج می‌تواند برای مددکاری و مددکاری اجتماعی بسیار مفید و راهگشا باشد و توجه به بازنشستگان در این میان از اهمیتی خاص برخوردار است، چون احترام و غمخواری بزرگسالان نیز از دیگر توصیه‌های دینی ما است؛ اگر خواهان انقلابی به معنای واقعی کلمه در عرصه مددکاری و مددکاری اجتماعی هستیم، این ظرفیت موجود سازمان‌‌یافته است و باید آن را جدی گرفت و جهت‌دهی و برنامه‌ریزی کرد. بسیج در شرایط بحرانی و حوادث غیرمترقبه نیز می‌تواند بسیار موثر باشد؛ به شرط این‌که برای رویارویی با چنان شرایطی آموزش‌ دیده و آماده باشد. در میان ما به ازاهای بیرونی، بسیج کامل‌ترین مصداق مددکاری اجتماعی است و بیشترین تطابق را با نفس مددکاری داراست.
 بازنشستگان و سالمندان
بازنشستگان و سالمندان از شرایط یکسانی برخوردار نیستند و به چند دسته تقسیم می‌شوند؛ بازنشستگانی که سالخورده نیز هستند و احتیاج به کمک سایرین برای انجام کارها دارند، یکی از این گروه‌ها به‌ شمار می‌روند. گروه دیگر، اشخاصی هستند که با وجود بازنشستگی، به سبب نیاز خانواده یا خودشان هنوز به کار در زمینه‌های دیگر مشغولند و عملا شاغلند. دسته‌ای دیگر که غیرفعال و چه‌بسا بسیار سالمندند و از این رو احساس غیرمفید بودن می‌کنند و نیاز به آن دارند تا فعالیت‌هایی بکنند که احساس تاثیرگذاری و سودمندی روی دیگران و جامعه داشته باشند. این گروه نیاز به ترحم ندارند، تنها باید فرصت مناسب در اختیارشان قرار دهیم. برخی از آنان نیز که توسط خانواده نگهداری نمی‌شوند و در سرای سالمندان زندگی می‌کنند، به تعامل و دیدار نزدیکان و همدلان چشم به راهند که باید مورد توجه قرار گیرند.
 ظهور کارهای‌ داوطلبانه‌
و اما تجارب سایر جوامع در مددکاری اجتماعی؛ ‌سال ۲۰۰۱ نقطه‌ عطفی‌ برای‌ کارهای‌ داوطلبانه‌ بود. پس‌ از اعلام‌ این‌‌ سال به‌عنوان ‌سال بین‌المللی‌ داوطلبان‌، مجمع‌ عمومی‌ سازمان‌ ملل‌ متحد درصدد برآمد تا راه‌های‌ گسترش‌ کارهای‌ داوطلبانه‌ و مشارکت‌ دولت‌ها را در این‌ زمینه‌ جست‌وجو کند. آن‌ نقطه‌ اوجی‌ بود برای‌ داوطلبانی‌ که‌ مردم‌ را در ۱۳۰ کشور جهان‌ بسیج‌ کرده‌ بودند اما این ‌تنها آغاز راه‌ بود. باید داوطلبان‌ عملا میلیون‌ها انسان جهان‌ را به‌ گونه‌ای‌ همراه‌ می‌كردند که‌ آنان دریابند تنها به‌ کمک‌ آن‌هاست‌ که‌ می‌توان‌ به‌ تحولاتی‌ چشمگیر در کمک‌ به‌ یکدیگر و تقویت‌ وحدت‌ اجتماعی‌ دست‌ یافت‌. در برنامه ‌‌سال بین‌المللی‌ داوطلبان‌، مردم‌ تشویق‌ می‌شوند که‌ از سیاست‌های ترویج‌ فعالیت‌های داوطلبانه‌ حمایت ‌کنند و ارزش‌ کار داوطلبانه‌ را دریابند؛ کارهایی‌ که‌ امروز به‌ آن‌ به‌ مثابه‌ «سرمایه‌ای‌ اجتماعی»  می‌نگرند (پیام‌ یونسکو، ۳۷۲:۱۷ و۲۰.)
اما نخست‌ باید کار داوطلبانه‌ را تعریف‌ كرد تا آن‌ را از اقسام‌ دیگر کار تفکیک‌ كرده‌ و باز شناخت‌. فعالیت‌های ‌داوطلبانه‌ به‌ هر شکلی‌ که‌ باشد، دارای‌ سه‌ تفاوت‌ بنیادی‌ با کار دستمزدی‌ یا کار تفریحی‌ است‌. اول‌ اینکه برخلاف‌ کار دستمزدی‌، هدف‌ اصلی‌ از فعالیت‌های داوطلبانه‌، کسب‌ سود مادی‌ نیست‌. دوم‌ آنکه کار داوطلبانه‌، آزادانه‌ و بدون‌ اجبار انجام‌ می‌شود. سوم‌ اینکه‌، فعالیت‌ داوطلبانه‌ باید عام‌‌المنفعه‌ بوده‌ و به‌ نوعی‌ به‌ سود جامعه‌ باشد؛ هر چند که‌ ممکن‌ است‌ پاداشی‌ برای‌ داوطلب‌ به‌ همراه‌ داشته‌ باشد که‌ معمولا پاداشی‌ معنوی ‌است‌.
در طول‌ سال‌ها تجارب‌، نگرش‌ جهان‌ به‌ فعالیت‌های داوطلبانه‌ تغییر کرده‌ است‌ و دیگر آن‌ فعالیت‌ها را جریانی‌ یک‌طرفه‌ نمی‌دانند. اکنون‌ گروه‌های‌ بسیاری‌ در سراسر جهان‌ می‌آموزند که‌ مهارت‌های‌ گوناگون‌ را برای‌ بهبود اوضاع‌ جوامع‌ به‌ اشتراک‌ بگذارند. داوطلبان‌ نه‌تنها در واحدهای‌ خدماتی‌ سازمان‌ها، بلکه‌ به‌طور غیررسمی‌ و خودانگیخته‌ نیز کار می‌کنند. امروز عقیده‌ غالب‌ آن‌ است‌ که‌ از طریق‌ پژوهش‌های‌ ملی‌ می‌توان‌ درک‌ بهتری‌ از دستاوردهای‌ آنان‌ به‌ دست‌ آورد و به‌ دولت‌ها، سازمان‌ ملل‌ متحد و دیگر نقش ‌آفرینان‌ خارجی‌ نشان‌ داد که ‌چگونه‌ می‌توان‌ فضای‌ مثبتی‌ فراهم‌ آورد تا فعالیت‌های داوطلبانه‌ در سطح‌ محلی‌ و بومی‌ پرورش‌ یابد.

منبع:روزنامه شهروند




برچسب‌ها:
[ 10 / 7 / 1394برچسب:, ] [ ] [ دانشگران شهرستان سرباز ]

درباره وبلاگ

دانشگران طرح تحول شهرستان سرباز
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 366
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1